از پتسو موسیمانه انتظار معجزه برای احیای استقلال در کوتاه مدت نمی رود اما او در همین دو بازی که روی نیمکت استقلال نشسته نشان داده که به سرعت مشکل فنی تیم را شناسایی و در جهت رفع ن برآمده است. اما به جز مشکل فنی، استقلال دو مشکل بزرگ دیگر نیز دارد که همگی یادگار منحوس جواد نکونام و کادر فنی ضعیف پیشین این تیم هستند.
هایلایت های مثبت تاثیر موسیمانه روی استقلال
تیم های جواد نکونام عموماً علاقه زیادی به دفاع کردن و گلزنی بر حسب اتفاق و قضا قدر هستند (مراد سانترهای پرتکرار بی هدف از کناره ها یا ضربات ایستگاهی با نیت اینکه یکی از آنها به گل تبدیل شود) خارج کردن این ذهنیت بازی هوایی و بلند کار زمانبری است اما موسیمانه در همین مدت کوتاه توانست تا حد زیادی بازیکنان استقلال را ملزم به ارسال پاس ساده روی زمین با دقت بالا کند و تا قبل از دریافت گل، آبی ها به خوبی تاکتیک های موسیمانه را اجرا کردند به طوری که اسکوچیچ سرمربی تراکتور نیز به آن اعتراف کرد که در نیمه اول، هافبک های استقلال، نفس تراکتور را بریده بودند.
اما مشکل دوم و بزرگتر استقلال از دقیقه 60 به بعد کم کم پدیدار می شود. جائی که به واسطه بدنسازی ضعیف ابتدای فصل، بازیکنان استقلال حتی نای راه رفتن هم ندارند. از ین دقایق به بعد به شدت هماهنگ عصب و عضله بازیکنان و ضریب بازی با مغز آنها پائین می آید و به همین جهت تعداد پاس های اشتباه و تصمیمات اشتباه در بزنگاه های حساس بالا می رود که از آن جمله می توان به خروج بی دلیل سیدسحین حسینی روی صحنه گل تراکتور اشاره کرد یا اقدام به شوتزن مضحک جلالی در حالی که موقعیت ضد حمله بسیار خوبی نصیب استقلالی ها شده بود و در نهایت اشتباه رامین رضائیان در دادن پاس به زبیر نیک نفسی که هرگز تمرکز نداشت و زمینه گل دوم تراکتور به سادگی فراهم شد.
با توجه به اینکه 5-6 بازیکن استقلال به لحاظ کیفی هرگز در حد و اندازه های بازی در این تیم نیستند، انتظار می رفت موسیمانه که به ضعف بدنی بازیکنانش بهتر از هر فرد دیگری آگاه است، از دقیقه 60 به بعد، ی با انجام چندین تعویض همزمان خون تازه ای به میانه میدان استقلال تزریق کند و یا از ابتدا با خارج کردن مهره های بی کیفیت تیم و استفاده از جوان ترها و بنزین سبز آنها تا دقیقه 90 پا به پای تیم حریف بجنگد که متاسفانه در این بخش، موسیمانه خوب عمل نکرد و استقلال از همان ناحیه ای گزیده شد که مدتهاست به هدف آشنای حریفان تبدیل شده است.
حالا همه می دانند آبی ها از دقیقه 60 به بعد به شدت دچار افت بدنی و ذهنی می شوند و برنامه های خود را برای گلزنی به این تیم برو روی نیم ساعت پایانی بازی، تنظیم کرده اند. نقطه ضعفی آشکار که اگر در بزی مقابل الهلال مدیریت نشود، یک شکست سنگین و دور از انتظار برای استقلال و فوتبال ایران در لیگ نخبگان ثبت خواهد شد.
حالا که استقلال قرار است ببازد و قهرمانی لیگ و حتی کسب سهمیه لیگ نخبگان نیز از دست رفته، بهتر نیست بازی های لیگ به دیدار تدارکاتی برای این تیم تبدیل شود تا دو جام دیگر یعنی جام حذفی و صعود در لیگ نخبگان برای این تیم از دست نرود؟
تغییرات گسترده در شاکله اصلی تیم و استفاده از جوانان مستعد و جویای نام و با انگیزه، یک شوک به بازیکنان وارد خواهد کرد که در صورت ادامه روند نزولی خود نه تنها نیمکت نشین و سکونشین خواهند شد بلکه در نیم فصل در لیست فروش قرار خواهند گرفت.
نکته مهم در این مسیر عملکرد مدیریت باشگاه استقلال است. آنها می بایست همین حالا از موسیمانه لیست مازاد بخواهند و از همین حالا هم به بازیکنان مازاد این موضوع اعلام شود و هم اینکه با بازیکنان جایگزین برای پیوستن به استقلال صحبت شود. اشتباهات مهلک مدیریت استقلال در ابتدای فصل نمی بایست مجدد برای این تیم تکرار شود و اینبار برای از دست ندادن فرصت و زودتر اضافه شدن بازیکنان جدید، از همین حالا باید باب مذاکره با بازیکنان مدنظر موسیمانه آغاز شود. در همه جای دنیا نیز رسم بر این است بازیکنی که قرار است در نیم فصل یا انتهای فصل جدا شود، فرصت بازی کمتری پیدا خواهد کرد تا نفرات جایگزین بتوانند خود را در ترکیب اصلی جا بیاندازند. اکنون سوال اساسی از موسیمانه این است که با علم به اینکه حداقل 4 نفر از ترکیب فیکسی که او به میدان می فرستد، در نیم فصل از این تیم جدا می شوند، چرا فرصت را به جوان های استقلال نمی دهد؟ اگر قرار است استقلال نتیجه نگیرد، با جوان هایش نتیجه نگیرد بهتر است چرا که حداقل به کسب تجربه برای آنها خواهد انجامید.
روزگاری استقلال کارخانه بازیکن سازی بود
به یاد داریم که در اوایل دهه هشتاد، تیم منصور پورحیدری با تلفیقی از بازیکنان تیم که در لیگ برتر به میدان می رفتند و جوانان استقلال در جام حذفی حاضر شد و تا فینال و کسب عنوان قهرمانی مسابقات پیش رفت. در آن تیم به یادماندنی نفراتی همچون علی موسوی، نیکبخت واحدی و … به عنوان بازیکنان تیم اصلی حاضر بودند و سایر نفرات را جوانان استقلال تشکیل می دادند که بعدها نفراتی همچون امیرحسین صادقی، پیروز قربانی، … از دل همان تیم به تیم اصلی راه پیدا کردند. اسامی همچون مجتبی جباری، آندو تیموریان، خسرو حیدری، امیرحسین صادقی، پیروز قربانی، وحید طالبلو، امید نورافکن، … همگی محصول تیم جوانان استقلال بوده اند و اگر کج سلیقگی جواد نکونام نبود، امروز استقلال خالی از ستاره های جوان نشده بود.
تعصب و غیرت در استقلال گم شده
به یاد نداریم بازیکن یا مربی استقلال پس از این نتیج افتضاح که در تاریخ 80 ساله این باشگاه بی سابقه است (4 شکست پیاپی) نیششان باز باشد و با روحیه ای مناسب به تلفن های خود جواب دهند. به یاد نداریم بازیکن استقلال نظاره گر رفتارهای زشت بازیکن حریف (شجاع خلیل زاده و امیرحسین حسین زاده) مقابل تماشاگران خود باشند و بدون جواب مسابقه را ترک کنند. اگر رفتار امیرحسین حسین زاده یا شجاع خلیل زاده در این مسابقه در زمانی که نفراتی همچون حنیف عمران زاده، امیرحسین صادقی، رضا حسن زاده، مهدی هاشمی نسب، سیاوش اکبرپور، پرویز برومند، امیر قلعه نویی و صادق ورمزیار در این تیم توپ می زدند، رخ می داد این زنده از زمین مسابقه خارج نمی شدند اما بازیکنان استقلال به چنان درجه ای رسیده اند که حاضر به تحمل هر نوع تحقیری از سوی بازیکن حریف هستند بدون اینکه برخوردی با او داشته باشند… صد حیف که این بیشه خالی از شیران آبی شده است تا حساب کار دست بازیکنان طناز حریف بیاید! تنها بازیکن با غیرت و متعصب فعلی استقلال روزبه چشمی است که او نیز به دلیل مصدومیت قادر به همراهی تیمش نیست. پس از او اندونگ با وجود خارجی بودن، با تعصب مثال زدنی خود به جنگ بازیکنان بی اخلاق حریف می رود.