این روزها هر فرد با ربط و بی ربطی به خود اجازه می دهد در خصوص فوتبال آن هم از طریق تریبون های رسمی رسانه ملی صحبت کند. از مجریان دوزاری صدا و سیما که برای بیشتر دیده شدن به متلک پرانی علیه سرخابی ها که بگذریم به شخصیت عجیبی به نام جواد خیابانی می رسیم که با احضار به مراجع قضائی به سادگی صحبتهایی که خودش در رسانه ملی مطرح کرده بود را منکر شد!
اندر احوالات اراجیف جواد خیابانی علیه قلعه نویی: صحبت های یک بی سواد را جدی نگیرید!
چنین شخصیت ارزش پرداختن ندارد اما او نیز یاد گرفته که نانش را به نرخ روز بخورد. در اینکه تیم ملی ایراداتی دارد تردیدی وجود ندارد اما سبک مطرح کردن این انتقادات و اینکه چه کسی و از چه تریونی این انتقادات را مطرح کند جای بحث وجود دارد. خیابانی با حضور در برنامه شب های مافیا و فکت ها و استدلالهای مضحکش در خصوص شناسایی مافیا و شهر، تقریباً معلوم الحال است.
اگر ین موضوع را بپذیریم که هر فردی می تواند در خصوص مسائل مختلف فوتبال نظر بدهد و حتی طرفدار یک تیم باشد اما نمی توان از کنار این موضوع به سادگی گذشته که فردی با خصومت شخصی بخواهد از تریبونی که بودجه ش از بیت المال تامین می شود، به کارشناسی فوتبال بپردازد. فردی که هیچ سواد فوتبالی رسمی ندارد و کل ادعای او در فوتبال به گزارشگری فوتبال و تالیف (نه ترجمه) چند کتاب در حوزه فوتبال خلاصه می شود. افکار عمومی هنوز مصاحبه خنده دار جنابعالی با سرمربی بولیوی را از یاد نبرده اند و هنوز جواب این سوال را نگرفته اند که چنین فردی که الفبای اولیه انگلیسی را بلد نبوده و نیست چطور ممکن است 7 کتاب در زمینه فوتبال ترجمه کرده باشد؟ شید بهتر بشد اسم این آثر را گردآوری توسط جنابعالی بگذاریم!
چنین فردی این روزها چنان دچار خودبزرگ بینی شده که به خود اجازه می دهد در خصوص استراتژی های تیم ملی و شخص سرمربی تیم ملی اظهار نظر کند. آقایان عصر حجری همچنان در 30 سل پیش جا مانده اند که 17 گل به مالدیو می زدیم و گلی دریافت نمی کردیم! آنها در مقابل حقیقت فوتبال مدرن مقاومت می کنند که فاصله تیم ها کم شده و امکان ثبت هر نتیجه ای در فوتبال امروز وجود دارد. آنها فراموش کرده اند که در همان شبی که تیم ملی با نتیجه 3 بر 2 از سد قرقیزستان گذشت، اندونزی توانست با نتیجه 2 بر 0 عربستان پر ادعا را شکست دهد و فلسطین بحران زده، یکی از قدرت های فوتبل آسیا یعنی کره جنوبی را با تساوی متوقف کند.
جناب خیابانی اینکه علی پروین، حسین روشن، حشمت مهاجرانی و … از تیم ملی انتقاد کنند یک بحث است و اینکه پپتی هایی امثال شما و سیانکی و میثاقی و … بخواهند با غرض ورزی تیم ملی را از تریبون رسمی رسانه ملی و در جایگاه مجری و گزارشگر قضاوت کنند یک بحث دیگر است.
اگر کمی گزارش فوتبال های خارجی را دنبال کرده باشید یا برنامه های فوتبالی با حضور چهره های سرشناس فوتبالی را دنبال کنید به سادگی متوجه می شوید که مجریان و گزارشگران، صحبت در خصوص مسائل فنی را به مهمان فوتبالی خود می سپارند و خودشان در مسائل فنی اظهارنظر خاصی نمی کنند.
در پیان سوالی که از مسئولین رسانه ملی مطرح می شود این است که مگر ممیزی بابت اظهارات افراد در پخش زنده وجود ندارد؟ شرح شغلی افراد و حوزه فعالیت آنها مشخص نیست که به خود اجازه می دهند مرزهای اظهارات غیرکارشناسانه را با برچسب دلسوزی برای تیم ملی و با نیت خصومت های شخصی از تریبون رسمی جا به جا کنند؟
تا پیش از این از سبک بازی دفاعی تیم کیروش انتقاد می شد و حال که تیم ملی با سبکی هجومی تعداد گلهایش در زمان قلعه نویی به بیش از 70 رسیده همان فراد منتقد به کیروش اینبار این موضوع را مطرح می کنند که چرا تیم ملی گل می خورد؟ آقایان مگر تصور کرده اید که تیم ملی ایران، برزیل یا فرنسه و اسپانیا و آرژانتین است که مقابل حریفنش گل نخورد (که اتفاقاً تیم های بزرگ جهان هم گل میخورند و هم شکست می خورند) هر چه که هست، انتقادات فعلی، رنگ و بوی کینه و عداوت با شخص قلعه نویی را دارد و هیچ نشانی از انتقاد فنی در آنها دیده نمی شود. این افراد و هم فکرانشان منتظر یک تساوی یا شکست تیم ملی هستند تا دنیا را روی سر قلعه نویی خراب کنند. نمونه این افراد خداداد عزیزی بود که پس از شکست تیم ملی مقابل قطر در نیمه نهایی جام ملتهای آسیا (علی رغم بازی شایسته ای که انجام داد) به یکباره دست به عقده گشایی علیه کادر فنی پرداخت و به نظر می رسد خیابانی و دوستانش (میثاقی و دار و دسته) منتظر اولین شکست تیم ملی در مسیر جام جهانی هستند تا دنیا را روی سر قلعه نویی و شاگردانش خراب کنند.
به واقع که اگر آب که سر بالا رفت، قورباغه ابوعطا میخواند!!!